جرایم مالی یا جرایم علیه اموال در واقع جرایم علیه حقوق مالکیت هستند. در خصوص جرم کلاهبرداری آنچه این جرم را از سایر جرایم متمایز می کند این است که در اکثر جرایم علیه مال، مال بدون رضایت مالک و حتی با اعمال خشونت به مجرم منتقل می شود. اما در کلاهبرداری، کلاهبردار به گونه ای رفتار می کند که صاحب مال فریب خورده و با رضایت و میل خود مال را در اختیار کلاهبردار قرار می دهد. بنابراین می توان باور کرد که کلاهبرداران معمولا از هوش بسیار بالایی برخوردار هستند. زیرا باید با اغفال طرف مقابل با رضایت او سعی در گرفتن اموال او داشته باشند.
بر این اساس، طبق آمار ارائه شده، ردیابی و دستگیری کلاهبرداران در جامعه معمولا مشکل است. زیرا همان طور که گفته شد کلاهبرداران از یک سو از هوش بالایی برخوردارند و از سوی دیگر معمولاً فریب خورده و قربانی که در اثر کلاهبرداری و فریب کلاهبردار مال خود را از دست داده است، تمایلی به ارتکاب جرم ندارند. . زیرا وقوع این جنایت از دیدگاه او نشان از ساده لوحی او دارد و از ترس تمسخر نمی خواهد وقوع آن را گزارش دهد.
از سوی دیگر کلاهبرداری های بزرگ اغلب در شرکت ها و شرکت های بزرگ اتفاق می افتد و صاحبان و سهامداران این شرکت ها به دلیل جرم در شرکت اعتبار خود را نزد مردم از دست می دهند و دیگر تحت پوشش بیمه قرار نمی گیرند. ، از گزارش آن جلوگیری کنید.
سوال رایج در این زمینه این است که عناصر کلاهبرداری چیست و چگونه به وجود می آید؟
کلاهبرداری به طور کلی دو رکن اصلی دارد. اولین عنصر این است که کلاهبردار سعی می کند با استفاده از ابزارهای متقلبانه مالک را فریب دهد. برای ارتکاب این جرم بسیار مهم است که رفتار متقلبانه یا وسیله ای که کلاهبردار استفاده می کند. در واقع نوع وسیله ای که در این جرم برای گرفتن مال دیگری اتخاذ می شود باید متقلبانه باشد. یعنی کلاهبردار با حیله و کلاهبرداری دیگری را فریب می دهد و او را از اموالش محروم می کند.
نظرات
ارسال نظر